گيلان يكي از استان هاي شمالي ايران است كه 14711 كيلومتر مربع وسعت دارد. رشته كوههاي البرز، همانند ديواري در غرب و جنوب گيلان كشيده شده است؛ به همين سبب، آب و هواي گيلان، معتدل و در اكثر نقاط داراي رطوبت بالايي است. گيلان مرطوبترين ناحيه كشور است و سالانه بيش از 2000 ميليمتر باران دارد. بخش وسيع گيلان جلگه اي و مابقي كوهستاني است. بيش از 40 رودخانه در گيلان جاري است كه مهمترين آنها سفيدرود است. گيلان منطقه اي كشاورزي است كه مهمترين محصولات آن عبارتند از برنج، چاي، زيتون، مركبات، ابريشم، شير، گوشت، مرغ، ماهي، خاويار، مربا و انواع شيريني و كلوچه.
گيلانيان در دوره هاي قبل از اسلام؛ كم و بيش آزاد و مستقل زندگي مي كردند و با تشكيل پادشاهي هاي كوچك بر سرزمين خود فرمان مي راندند. هنگامي كه يزدگرد سوم، آخرين شهريار ساساني در حال فرار از چنگ سپاهيان عرب به دست آسياباني كشته شد، در كناره هاي خزر، گيلان، طبرستان، رويان و گرگان؛ چند خاندان از شاهزادگان محلي و بزرگان ساساني فرمانروايي مي كردند. بعضي از آنها مطيع يا متحد دربار ساساني به شمار مي رفتند و برخي نيز مستقل يا نيمه مستقل بودند. بعد از يزدگرد، اغلب خاندان هاي مزبور طي سالهاي طولاني سپاهياني را كه خلفاي بغداد براي گشودن اين نواحي گسيل مي داشتند در هم شكسته و به دشمنان آنها يعني سادات علوي پناه ميدادند. گيلانيان و ديلميان و طبريان در پناه رشته كوه هاي البرز به مقاومت قهرمانانه اي دست زدند و از ورود تازيان به سرزمين هاي خود جلوگيري كردند. قسمت هاي وسيعي از كرانه هاي خزر، مخصوصا گيلان، در سايه وضع طبيعي و جغرافيايي خود و به نيروي پايداري و استقامت و دلاوري مردان سلحشور و آزاده خويش تا دو قرن و نيم بعد از حمله اعراب در برابر سيل خروشان لشكر اسلام مقاومت كردند و تن به تسليم ندادند. رشته كوه هاي بلند و صعب العبور البرز از يك سو و آب هاي متلاطم درياي خزر از سوي ديگر اين خطه را به صورت دژ جنگي مستحكمي در آورده بود كه ساكنان آن را در مقاومت هاي دليرانه عليه اعراب ياري مي كرد. با تمام توانايي و قدرتي كه كشورگشايان عرب در آن زمان داشتند ساكنان كرانه هاي خزر، سر به اطاعت آنان فرود نياورده استقلال و آزادي خود را حفظ كردند.
تا اواسط قرن سوم هجري يعني دويست و پنجاه سال پس از ظهور اسلام، مردم گيلان با آئين جديد آشنايي نداشتند زيرا از زمان حمله اعراب به ايران جنگ و ستيز ميان آنان و اعراب جريان داشت. ابن حوقل جغرافي دان معروف قرن چهارم هجري در اثر ارزنده خود به نام "صوره الارض" به دفعات گيلان را، در قرون اوليه هجري مورد تاييد قرار داده است. او در معرفي كوه هاي ديلم مي نويسد: "اما سبب اين كه جبال ديلم به همين نام خوانده شده است اين است كه استقلال دارد و پادشاهاني در آنجا حكومت مي كنند".
گيلان يكي از زيباترين مناطق ايران است كه هرساله پذيراي تعداد بيشماري از ايرانگردان داخلي و خارجي است. جنگل هاي زيبا و ييلاق هاي مصفاي كوهستان هاي غرب و شرق گيلان، سواحل زيباي درياي خزر و تالاب بين المللي انزلي كه از ويژگي هاي منحصر به فرد گيلان است و دهها مركز تاريخي، مذهبي و تفريحي، شاهد انبوهي از جمعيت بازديدكننده در تمام فصول سالند.
شايد دور از واقعيت نباشد اگر بگوييم كه مهمترين جاذبه استان هاي شمالي و البته به طبع آن گيلان عزيز؛ درياچه خزر باشد. دريايي كه به واسطه نجيب بودن و دوري جستن از ساير آب هاي آزاد دنيا دچار كم لطفي شده و لقب درياچه را به خود اختصاص داده. دريايي بسيار زيبا كه انسان را در همان ديدار اول شيفته خود مي كند و ساعت ها مي توان به حرف هايش گوش داد و با آن سخن گفت. دريايي كه هر وقت بخواهي به افق آن نظر بيفكني؛ تنها چيزي كه مي بيني مرواريد اشك هاي چشمانت است كه از داشتن همچون نعمتي بي اختيار بر بي كراني آن بوسه مي زند.
منابع:
anobanini
malavan (dot) net
fa (dot) wikipedia (dot) org
guilan.blogfa.com
جغرافياي استان گيلان، وزارت آموزش و پرورش
گيلان
......................................................................................................................
ترجمه متن:
(فداي دريا و كوه و تمشك زاران تو)
دهلران يكي از حوزههاي كليدي زيست محيطي خاور نزديك و يكي از نخستين مناطقي است كه اجداد وحشي اكثر قريب به اتفاق حيوانات و گياهاني كه در شرق نزديك اهلي گرديدند در محيط زيست طبيعي خود بسر ميبردند.
دشت دهلران اساساً بين رودهاي مهمه و دوويريج(با چند محوطه در خارج) و بين دامنة كوههاي زاگرس و جبل حمرين- ستيغ كوتاهي در نزديكي مرز عراق- واقع شده است. اين منطقه از 7500 تا حدود 3000 پيش از ميلاد مسيح پيوسته مسكوني بوده و آثار به دست آمده از آن گونهاي از تسلسل فرهنگي را به خوبي نشان ميدهد. مكانهاي باستاني شناخته شده در اين منطقه در درك مكانيزمهاي استقرار در روستاها مفيدند.
سيزده محل باستاني را در اين منطقه اعضاي هيأت "پروژة پيش از تاريخ ايران" بررسي نمودند كه هشت تپه در اطراف رود مهمه در قسمت شمال غربي دهلران وقع شده بودند و پنج تپه در اطراف رود دوويريج در بخش جنوب شرقي دشت.
حفاريهاي كوچكي كه در پنج محوطة باستاني اين دشت انجام شده است، اهميّتي باستان شناختي بدان بخشيده است. اين محوطهها عبارتند از: عليكش- كه يكي از محلهاي شاخص دورة نوسنگي در دهلران است- ، چغاسفيد، تپة سبز، فرخآباد و موسيان. نخستين بار در سال 1903، باستانشناسان از دهلران بازديد كردند و گروه فرانسوي گوتير و لامپر (1905) در موسيان، خزينه و تپة محمدجعفر (بعدها عليكش نام گرفت) گمانههايي زدند. هول و فلانري حدود شصت سال بعد از اين دشت بازديد كردند و بررسي محدودي، همراه با گمانهزني آزمايشي در عليكش انجام دادند. در سال 1963 آنها به همراه جيمزنيلي براي حفاري ديگري در عليكش، زدن گمانة ديگري در موسيان و ايجاد برش لايهنگاري در تپة سبز بازگشتند. در سالهاي 1968 تا 1969، هول به حفاري در چغاسفيد پرداخت و نيلي تحقيقات گستردهاي در دشت انجام داد. در اين زمان، مايكل كركباي در زمينة زمين ريختي منطقه تحقيق كرد. در سال 1968 هنري رايت به حفاري در تپة فرخآباد مبادرت ورزيد و بررسي ديگري انجام داد. سرانجام در سال 1973، هول در بخش شمالي دشت به جستوجوي اردوگاههاي كوچنشين پرداخت. بررسيهاي گوناگون و فشردهاي در بيشتر قسمتهاي دشت انجام شده است ولي فقط چند نقطه از آن بهصورت منظم پيموده شده است
موزه ملي ايران(عكس اختصاصي)
در همسايگي دشت دهلران، منطقة كليدي دشت مهران يكي از نخستين مناطقي است كه جوامع پيش از تاريخ ايران در اوايل دورة هولوسين (7000- 8000 ق. م.) آن را براي زيست معيشتي خود مناسب دانسته و در آن اسكان گزيدند. افزون بر اهميّت اين منطقه در پژوهشهاي مربوط به روند اهلي كردن جانوران و پرورش دانههاي گياهي در طول تاريخ پرفراز و نشيباش، به لحاظ موقعيت جغرافيايي آن به منزلة دروازة ايران از غرب، دشت مهران در پژوهشهاي مربوط به شكلگيري حكومتهاي نخستين و تأثير و تأثرشان بر روندهاي فرهنگي در بينالنهرين ميتواند از اهميّتي بسزا برخوردار باشد. از يافتههاي پراكندة باستانشناختي ميتوان استنباط كرد كه سهم اين منطقه در توسعة كشاورزي و دامپروري و شكلگيري حكومتهاي نخستين و شهرنشيني از 3 منطقة عمدة فرهنگي (غرب ايران، جنوب مركزي و فلات مركزي) كمتر نبوده است.
"طاق شيرين و فرهاد" مخروبه اي تاريخي در ميان كوههاي ايلام ايلام - خبرگزاري مهر: طاق شيرين و فرهاد يكي از آثار ملي استان ايلام است كه سال 79 سر از خاك برآورده اما ظاهرا باقي ماندن آن زير خاك بهتر از كشف آن بود زيرا هم اكنون اين اثر تاريخي بدون حفاظ در ميان كوههاي ايلام رها شده و روي آن را خاك و علف پوشانده است.
به گزارش خبرنگار مهر در ايلام، "فرهاد" عاشق افسانه اي "شيرين" دختر شاه ارمنستان و رقيب خسرو پرويز پادشاه ساساني بود كه در متون تاريخي اشاره اي بدان نشده است. نظامي در منظومه خسرو و شيرين اسطوره آشفتگي و بيدلي فرهاد را به عنوان يكي از زيباترين مثلهاي عشاق در ادب فارسي و شايد جهان ماندگار كرده است.
فرهاد كارگر دلسوخته بيستون، از نظر پايگاه طبقاتي هيچ گونه مشابهتي با رقيب خود خسرو امپراتور مقتدر ايران ندارد از اين رو خسرو هم عشق او را به جد نمي گيرد و به مقابله با او بر نمي آيد و براي اينكه او را ازخود دور كند بدو پيشنهاد مي كند كه در كوهي صعب العبور كه آمد و شد در آن سخت است، به كندن راهي مشغول شود.
پس از آن، شيرين كه نمي تواند به راحتي عشق فرهاد را باور كند، او را به كندن "جوي شير" مامور مي كند و فرهاد اين كار را هم به انجام مي رساند و چون اين كارها در عزم فرهاد خللي وارد نمي كند، شايعه مرگ شيرين را به اطراف مي افكنند و هنگامي كه اين خبر به گوش فرهاد مي رسد از سر دلدادگي و عشق، جان به جان آفرين تسليم مي كند
منطقه ايوان به جهت شرايط بهينه زيست محيطي، كوهستاني بودن منطقه و مراتع بسيارو سهولت در دسترسي به دشت وكوهستان و وجود رودخانه هاي بسيار در جاي جاي آن بخصوص رودخانه عظيم و پر آب كنگير جاري در دشت ايوان در طول دوران تاريخي استقرارهاي موقت و دائم بسياري را در خود جاي داده است. بناي طاق شيرين وفرهاد نيز يكي از اين بناهاي منحصر به فرد بوده كه در منطقه كوهستاني ايواان به جهت موقعيت استراتژيك منطقه احداث گرديده است. اين بنا در نوع خود بي نظير بوده و تفاوت در نوع ساخت آن نسبت به ديگر بناهاي مشابه قابل توجه مي باشد.
با توجه به شيوه معماري ونوع ساخت بناو قابل مقايسه بودن با بناهاي سنگي همگون مطالعه شده بخصوص در غرب كشوركه در مسير راهها و گذرگاههاي باستاني ساخته شده اند (پاطاق كرمانشاه و...) قرارگرفتن بنا در تنگه كوشك يكي ازراههاي فرعي وميانبر باستاني كه با كشورعراق در ارتباط بوده و سهولت دراياب وذهاب ووجود دوپل تاريخي در مسير يادشده ، ميتوان به استناد به اين مدارك نتيجه گرفت كه بناي مذكور دردوران تاريخي بعنوان يك بناي بين راهي با كاربري خاص ساخته شده است كه با انجام مطالعات تكميلي در آن ،ميتوان به جايگاه بنا ونحوهء ارتباط راههاي اصلي و فرعي در اين دوران، دست يافت.
توضيح ضروري:با توجه به اينكه در منابع اينترنتي ذكر از نگارنده مقاله نشده لازم به ذكر است كه (اين مقاله در همايش بين المللي باستان شناسي ايران توسط آقاي بيان پيراني ارائه گرديده است. )
منابع ومآخذ:
-----آرشيو ميراث فرهنگي ايلام
ــــ پير نيا،حسن ـ تاريخ ايران باستان ـ ص 131
ــــ فرهنگ آباديهاي كشور جمهوري اسلامي ايران ـ ايلام ـ جلد 56 ـ ص 9 ـ سازمان جغرافيايي نيروهاي مسلح
ــــ استارك، فرياـ سفرنامه الموت ـ لرستان و ايلام ـ ترجمه علي ساكي ـ ص 210
ــــ نوزري ،شهرام ـ مطالعه زمين شناسي و جغرافيايي ايوان ـ پايان نامه كارشناسي ارشد دانشگاه اصفهان ـ سال1379
ــــ محمدي، آيت ا... ـ جغرافياي تاريخي ايوان غرب ـ چاپ اول 1376 ـ مؤلف ناشر ـ چاپ نهضت
ــــ پيراني ـ بيان ـ گزارش بررسي وشناسايي باستانشناسي حوزه ايوان فصل اول ودوم ـ 1381، 1380
ــــ سنايي نژاد، علي ـ گزارش مرمت طاق شيرين و فرهاد ـ فصل دوم ـ1380
سوا از بررسي وشناسايي باستانشناسي اين حوزه و گمانه زني جزئي در سطح اين بنا توسط نگارنده متاسفانه تاكنون هيچگونه مطالعه وروشمند باستانشناسي به جهت ناشناخته بودن آن در كشور، در سطح اين بنا صورت نگرفته است. علاوه بر اين پرونده ثبتي اين اثر جهت ثبت در فهرست آثار ملي كشور تهيه كه با شماره 7969 بناي طاق شيرين وفرهاد در فهرست آثار ملي كشور در سال 1382 به ثبت رسيد.
با توجه به نوع بنا، شيوه ساخت آن و قرار گرفتن در يك گذر گاه سوق الجيشي ونظر به شناسايي دو پل تاريخي در جنوب بنا وداخل تنگه به اسامي پل يك دهنه شير پناه در تنگه كوشك وپل چهار دهنه اشرف آباد در نزديكي بخش سومار بر روي رودخانه كنگير، تنگه كوشك كه بناي مذكور در آن واقع شده است راه باستاني را شامل گرديده كه بعنوان يك مسير ميانبر كشور عراق را به كرمانشاه فعلي منتهي نموده است. اين راه فرعي كه به دليل اهميت آن دو پل در مسيرآن احداث گرديده است راهي است كه ازمسير باستاني قصر شيرين به مراتب كوتاهتر بوده است. با اين حال در شمالي ترين بخش اين تنگه ودر نقطه اي كاملا" استراتژيك بنايي را بوجود آورده كه چون بنا پاطاق سر پل ذهاب به عنوان يك بناي بين راهي جهت انجام كنترل اياب وذهاب وامورات مربوط به تردد وامنيت كاروانيان و چاپارخانه مورد استفاده قرار گرفته است. با استناد به موارد مذكور طاق شيرين و فرهاد يك بناي بين راهي است كه داراي اهميت ويژه و جايگاه بخصوصي در آن دوران برخوردار بوده است.